آیلین جونآیلین جون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

(*◕‿◕)مینویسم برای پاره ی تنم(*◕‿◕)

7ماهو نیم×دندون ششم بالا

*24.08.93* *23:45* *7ماه و 15 روز* *231 روزگی* دختر گل مامان امروز دومین دندون بالا بین وسط و نیشت دراومد.بالا سمت چپ. از وقتی که این دندون های بالات در اومده خیلی داری بیتابی میکنی.همش در حال گریه کردن و نق زدنی. 5روزه سرماخوردی.آب ریزش شدید گاهی عطسه و سرفه.نمیدونم بخاطر دندونته یا سرماخوردگیه. امیدوارم هر چی هست زود خوب بشی گل دخترم. خیلی خوب میشینی.خیلی خوب دست میزنی.خیلی قشنگ ماما و بابا میگی و ما رو از هم تشخیص میدی.همش در حال بلند شدن و ایستادن هستی البته با کمک مبل،روروئک،پاهای مامانی،در،دیوار،اجاق گاز و .... و همچنان تصمیم نداری دٌدٌ بگی. ...
25 آبان 1393

225روزگی×دندون چهارم و پنجم

*18.08.93* *2:28* یک شنبه   (چون ساعت از 12گذشته تاریخ فردا رو زدم) *7ماه و 9 روز* *225روزگی* عزیزم نیم ساعت پیش چهارمین دندونتو دیدم. اینطور که از روبرو نگات میکنم دندون وسط بالا چپ.مبارکه. دندون بغلیش یعنی وسط بالا راست هم در شرف در اومدنه. فردا نوشت: *18.08.93* *15:27* یک شنبه عزیز دلم اون یکی دندونتم امروز جوونه زد.الان دوتای وسط بالا با هم هستن.  ...
18 آبان 1393

221 روزگی×دس دسی

*14.08.93* *15:26* چهارشنبه *7ماه و 5روز* *221 روزگی* دیروز عاشورا بودو من و شما خونه مامان بزرگم رفتیم.عصر دایی هادی گفت آیلین دس دسی میکنه نگاه کردم دیدم راست میگه.امروزم دیدم خودت داری دست میزنی. نمیدونستم وقتش کی هست وگرنه خودم باهات تمرین میکردم که زودتر از این دست بزنی.   ...
14 آبان 1393

7ماه و1روز×ماما و بابا-دندون سوم

*10.08.93* *2:28* شنبه *7ماه و 1روز* *217روزگی* نازنینم دیروز صبح با مامان راضیه بردیمت مراسم شیرخوارگان،تو بارداریم نذر سلامتیت کرده بودم.مراسم خوب و قشنگی بود.شما هم مثل همیشه خانوووم و آروم بودی.بعضی از جاها که با سوز مداحی میکردن بغضت میگرفت.ولی اخرای مراسم خوابت برد. دیروز عصر بابایی یه دندون تو دهنت کشف کرد!من همیشه منتظر دندون بغلیش بودم ولی ظاهرا دندون بالا بین وسط و نیشت اول در اومده.(بالا سمت راست).این طور که از اندازه ش معلومه 4-5زوره در اومده و ما متوجه نشدیم.فکر کنم دلیل بی تابیتم همین بوده. دیشب داشتی بازی میکردی یه بار گفتی بابا.خیلی واضح و قشنگ.دیگه هم نگفتی. امروز صبح وقتی از خوا...
11 آبان 1393

213روزگی و آتلیه

*6.08.93* *23:45* سه شنبه *6ماه و 27روز* *213روزگی* نازنین دخترم یه مدته بد اخلاقی و همش گریه و بی تابی میکنی.اصلا اجازه نمیدی بخوابم!دیشب دوستم گفت اگه شونه هاش سرده یعنی دلت درد میکنه.سرده ولی نمیدونم واقعا از دلته یا نه؟آخه درگیری تو دهنت!همش دستتو تو دهنت میکنی. فکر میکنم این دفعه لثه های بالاییت خبراییه!اخه واسه اولین بار امروز دیدم کمی اب دهنت راه گرفته بود. همش دستتو باز و بسته میکنی و حالت بیا بیا انجام میدی.میای کنارم یه دستتو بهم میگیری و رو زانوت میشینی. وقتی خوابت بیاد میای پیشم ؛میگی اووووم .همزمان چشماتو میبندی و فشار میدی یعنی خوابم میاد. چند باره وقتی نشستم میای کنارم،رو زانوت میمون...
7 آبان 1393

209روزگی×دندون دوم وبه گفتن

*03.07.93* *17:37* *شنبه* *6ماه و24روز* *210روزگی* دختر گل مامان،دیروز ظهر دومین دندونتونم رویت شد.دندون پایین سمت راست. فعلا اسهالت بند اومده.یه دختر گل و ماه شدی!آروم و خوش خواب! چهار شنبه و پنج شنبه نزاشتی پلک رو هم بزاریم،همش گریه کردی و نمیخوابیدی.در عوض امروز اندازه 7ماه بیخوابیتو خوابیدی!دیروز عصر ساعت 8خوابیدی 12بیدار شدی.3شب خوابیدی تا 1ظهر!درسته بینش بیدار شدی و شیرخوردی ولی مثل همیشه بیدار نشدی که بازی کنی.الانم یه ساعتی میشه که خواب تشریف داری! بس ک برای دندونات عذاب کشیدی فدات شم.الان داری استراحت میکنی. دیروز نهار پارک دولت رفتیم.وقتی اونجا مامانم دندونتو دید منو بابایی زودی رفتیم پار...
3 آبان 1393
1